6 دلیل که میتوان با آنها طلاق گرفت!

اهی‌اوقات وقتی آن مشکل حل می‌شود، فکر طلاق ناخودآگاه از بین می‌رود.

اما اگر این افکار ناپدید نشدند و به‌طور مداوم فکرتان را مشغول کردند چه؟

وقتی به‌طور مداوم به طلاق و نتایج آن فکر می‌کنید، باید زندگی و رابطه‌تان با همسرتان را به خوبی ارزیابی کنید. یک قدم به عقب بروید و ببینید چرا چنین احساسی پیدا کرده‌اید و چه مدت است که این افکار و احساسات شما را مشغول کرده است؟ آیا چیز خاصی در زندگی‌تان باعث شده فکر کنید که طلاق تنها راه نجات و تنها تصمیم درست برای شماست؟

خیلی‌وقت‌ها پیش می‌آید که فکر می‌کنید طلاق چاره‌کار شماست و روز بعدی که از خواب بیدار می‌شوید همه‌چیز به نظرتان خوب می‌آید. پستی‌و‌بلندی‌هایی مثل این باید شما را به این فکر بیندازد که چه‌چیز برایتان اهمیت دارد و زندگی‌تان چطور می‌تواند بهتر یا بدتر شود.

طلاق مساله‌ای ناگوار است و تصمیم گرفتن برای طلاق را نباید آسان گرفت. فهمیدن این‌که کی وقت طلاق رسیده، کار سختی است.

تصمیم نهایی برای طلاق فقط توسط خودتان گرفته می‌شود و این شما هستید که باید ببینید میل‌تان به کدام طرف است. اگر هنوز همسرتان را دوست دارید و می‌خواهید که زندگی‌تان درست شود، دست نگهدارید.

ممکن است برای جدایی از همسرتان دلایل قابل‌توجیهی داشته باشید اما پرسش‌نامه زیر به شما کمک می‌کند تا بدانید این تصمیم درست است یا نه؟

به هریک از سوالات زیر با «درست» و «نادرست» جواب بدهید و در انتها جواب درستی که کارشناسان به این سوالات داده‌اند را با پاسخ خودتان مطابقت دهید.

۱- درگیری و مشاجره همیشگی بین شما و همسرتان نشانه این است که از یکدیگر جدا شوید.

۲- شما و همسرتان دیگر هیچ وجه‌مشترکی در سلایق و عقایدتان با هم ندارید و این موضوع دلیل خوبی برای جدایی است.

۳- در یک ارتباط خوب، بیشتر اختلاف‌نظرها و مشکلات زناشویی به مرور زمان برطرف و حل می‌شود.

۴- یک ازدواج خوب به این معناست که زن و شوهر تعریف یکسان و مشترکی از عشق داشته باشند.

۵- زن و شوهر از هم جدا می‌شوند چون دیگر عاشق هم نیستند.

۶- خیانت باعث از بین رفتن رابطه زناشویی نمی‌شود.

۷- بیشتر افراد در ازدواج دوم موفق‌تر هستند چون در ازدواج اول تجربه‌های خوبی به دست آورده‌اند.

نظر مشاور درباره مشاجره

به‌گزارش تبیان، این خیلی عجیب است که بیشتر همسران تصور می‌کنند اختلاف سلیقه و گاه مشاجره نشانه ناموفق‌بودن یک زندگی زناشویی است اما به عقیده روانشناسان، ارتباطی که در آن هیچ اختلاف‌نظری وجود نداشته باشد، بیشتر از یک رابطه پرجدال در خطر طلاق قرار دارد زیرا شما انسان هستید و به دلیل تفاوت زندگی خانوادگی و فرهنگی‌تان خصوصیاتی متفاوت از یکدیگر دارید و جروبحث و اختلاف، یک موضوع بسیار طبیعی در رابطه شماست.

شما و همسرتان دیگر هیچ وجه‌مشترکی در سلایق و عقایدتان با هم ندارید و این موضوع دلیل خوبی برای جدایی است!

گفتن این حقیقت شما را غافلگیر می‌کند اما بد نیست بدانید تحقیقات کارشناسان نشان داده، زوج‌هایی که زندگی زناشویی موفقی دارند به هیچ‌وجه خصوصیات و وجه‌مشترک زیادی با یکدیگر ندارند و حتی سلایق و عقایشان در تناقض با یکدیگر است اما آن چیزی که ارتباط‌های موفق را از ناموفق جدا می‌کند، نحوه برخورد همسران با اختلاف‌ها و ویژگی‌های متفاوت همسران‌شان است. همسران موفق به خوبی می‌دانند که شریک آنها نمونه کپی‌برداری شده آنها نیست و نباید مثل آینه برای آنها باشند بلکه لازمه یک ازدواج با دوام، احترام گذاشتن به تفاوت‌های طرفین و رشد کردن در میان این ۲ دنیای متفاوت است.

در یک ارتباط خوب بیشتر اختلاف‌نظرها و مشکلات زناشویی به‌مرور زمان برطرف و حل می‌شود

شاید تابه‌حال این خبر به گوش‌تان نخورده باشد اما کارشناسان در تحقیقات‌شان به نتیجه‌ای جالب رسیده‌اند که شما را شگفت‌زده خواهد کرد، هیچ می‌دانستید که ۶۰‌درصد اختلاف‌نظرهایی که همسران در طول زندگی مشترک با یکدیگر دارند، غیرقابل حل است؟

اگر قبول ندارید، یک ورق کاغذ بردارید و تمامی بحث‌هایی که در طول زندگی مشترک با همسرتان داشته‌اید را بنویسید، درنهایت شگفتی متوجه می‌شوید که بیشتر آنها تکراری است و با وجود گذشتن سالیان‌سال از ارتباط‌تان هنوز بر سر موضوعی تکراری با همسرتان بحث می‌کنید اما چیزی که در این بین تغییر می‌کند، نحوه واکنش ۲ طرف نسبت به آن موضوعات است.

پس اگر فکر می‌کنید مشکل شما و همسرتان با گذشت زمان حل خواهد شد، مرتکب اشتباه رایج دیگر زوج‌ها شده‌اید.

شش دلیلی که می‌توان به خاطر آن طلاق گرفت!

زمانی که اطرافیان فرد و دیگران نیز دچار آزار و اذیت شوند و برای متخصصان و مشاوران محرز شود که آن‌ها قادر به زندگی در کنار یکدیگر نیستند.یادتان باشد هرگز زوجین نمی‌تووانند تنها با تفکر و تصمیم خود یا تذکر والدین و اطرافیانشان برای جدایی یا طلاق تصمیم بگیرند. این بزرگترین اشتباهی است که رخ می‌دهد و آثار جبران‌ناپذیری بر جای می‌گذارد. زمانی که مشکلات در خانواده‌ای شروع می‌شود، کم‌کم به اطرافیان نیز منتقل خواهد شد و در این میان، فرزندان اولین افراد آسیب‌دیده در خانواده محسوب می‌شوند.

 

کسانی که تمایلی به طلاق ندارند، ولی شرایط زندگی مناسبی هم ندارند گاهی وقت‌ها طلاق عاطفی را انتخاب می‌کنند. شرایط طلاق عاطفی و تصمیم به جدایی بسیار سخت‌تر و وضعیت آن خطرناک‌تر است؛ در این شرایط افراد پس از مدت‌ها دیگر قادر به تحمل زندگی‌ای که سال‌ها یا ماه‌هاست دچار جدایی عاطفی شده، نیستند، اما به خاطر فرزندان تصمیم به ادامه زندگی سردی می‌گیرند که مشکلات بیشتری را برای فرزندان به همراه خواهد داشت.

 

در این فضای تنش‌آلود، بچه‌ها با مشکلات بیشتری روبه‌رو می‌شوند. اگر این گونه خانواده‌ها برای حل‌وفصل مشکل خود از متخصص کمک نگیرند، دچار مشکلات عدیده‌ای خواهند شد که در آینده فرزندانشان بسیار مؤثر است.

 

فرزندان این گونه خانواده‌ها پس از مدتی که متوجه می‌شوند، پدر یا مادرشان به خاطر آن‌ها مجبور به ادامه زندگی با هم شده‌اند، دچار احساس گناه شده و مرتب دچار عذاب وجدان هستند و زندگی بسیار سختی را پیش‌رو خواهند داشت.

 

البته تاثیرات جدایی هم برای بچه‌ها کم نیست. پس از جدایی، شرایط فرزندان بیشتر اهمیت دارد؛ بنابراین باید بچه‌ها را پیش از جدایی آماده کرد و دست از زندگی با جدایی عاطفی برداشت. فرزندان قبل و پس از طلاق باید تحت مراقبت درمان‌گر خانواده یا روان‌شناس خانواده باشند تا در زندگی آینده خود دچار تنش و جدایی نشوند.

بیشتر بخوانید: چطور می‌توان "طلاق توافقی" گرفت؟

همسر شما اعتیاد دارد

اعتیاد به مواد مخدر، قمار و مشروبات الکلی می‌توانند به بدنه ازدواج آسیب فراوانی بزند. چنانچه همسر شما کاملا مصمم شده تا اعتیاد خود را برای همیشه ترک کند، شما می‌توانید به بازگشت فکر کنید. هومر وینانس هشدار می‌دهد که ادامه زندگی با یک فرد معتاد می‌تواند منجر به خسارات مالی فراوانی شود و امکان سو استفاده‌های احساسی را نیز فراهم آورد.

 

علاوه بر این مسئله، رشد و ترتیب فرزندان در خانه‌ای که یکی از والدین اعتیاد دارد، می‌تواند کاملا مضر باشد. زنی که شوهرش پنج سال پیش به مشروبات الکلی اعتیاد داشته می‌گوید: «او همیشه مرا متهم می‌کرد. من فهمیدم که شوهرم عاشق یک چیز است و آن یک چیز من نیستم، حتی سگ و زندگی‌مان هم نبود. تنها چیزی که شوهرم دوست داشت انجام بدهد، نوشیدن مشروبات الکلی بود.» آن زن تصمیم گرفت طلاق بگیرد. او می‌گوید که گرچه دوران پر از اندوهی را به تنهایی سپری کرد، اما حالا حال کاملا بهتری نسبت به قبل دارد.

 

سو استفاده فیزیکی و کلامی

بحثی در این مورد نیست. دکتر وینانس می‌گوید: «روابط سو استفاده جویانه توقفی نخواهند داشت چرا که چرخه خشونت مدام تکرار خواهد شد.» ممکن است هیچ نوع خطر فیزیکی شما را تهدید نکند، اما سو استفاده‌های کلامی نیز به روح و روان انسان آسیب می‌رسانند. دلیلش نیز واضح است: احترام، عزت نفس و آرامش روانیِ فرد توسط حملات کلامی آسیب می‌بینند.

 

شش دلیلی که می‌توان به خاطر آن طلاق گرفت!

 

از سوی دیگر هنگامی که در خانه انواع حملات و سو استفاده‌های کلامی وجود داشته شود، دود آن بیش از هر کس به چشم فرزندان خانواده خواهد رفت. دکتر وینانس می‌گوید: «وقتی فرزندی در چنین شرایطی بزرگ شود، هنگام بلوغ خود را موجودی بی‌ارزش و بی‌اعتبار می‌داند. بزرگ شدن در چنین محیطی می‌تواند کاملا آسیب زننده باشد.»

 

یکی بچه می‌خواهد و دیگری خیر!

دکتر هومر وینانس می‌گوید: «اگر شما فرزند بخواهید و همسرتان مخالف باشد، بنابراین زندگی شادی کنار هم نخواهید داشت. تنها راهی ازدواج از این لحاظ باعث خوشحالی شما خواهد شد این است که هر دوی شما افق مشترکی از زندگی مشترکتان داشته باشید.»

 

این مسئله شاید در نگاه اول کاملا سطحی و گذرا به نظر برسد، اما زمان به شما خلاف آن را ثابت خواهد کرد. چنین اختلافاتی در دراز مدت شکافی عمیق به بدنه ازدواجتان وارد خواهد کرد.

بیشتر بخوانید: بعد از طلاق چه کنیم؟

خیانتِ بدون پشیمانی

دکتر ریچل ساسمن، روانشناس آمریکایی و مولف کتاب راهنمای طلاق، می‌گوید که خیانت نباید به خودی خود منجر به طلاق شود. در خیانت مسئله مهم این است که آیا آن اتفاقی گذرا بوده یا بر اساس رابطه‌ای پنهان شکل گرفته است؟ آیا خیانت تنها به مسائل فیزیکی آن محدود شده و یا اینکه فرد خیانت‌کار به دنبال رابطه‌ای احساسی بوده است؟

 

مهمتر این سوالات یک نکته دیگر وجود دارد: فرد خیانتکار چه رویه‌ای را پس از خیانت در پیش می‌گیرد؟ دکتر وینانس در مورد خیانت می‌گوید که به چند مورد باید توجه کرد: «فرد خیانتکار باید عمیقا ابراز پشیمانی کرده، مسئولیت آن را به عهده گرفته و با شخص سوم قطع رابطه کند. علاوه بر آن وی باید به همسر خود اطمینان دهد که چنین چیزی دوباره اتفاق نخواهد افتاد و درصدد تعمیر رابطه خود برآید.» اگر این اتفاقات صورت نگرفت، سپس فرد می‌تواند به طلاق فکر کند.

 

از هم دور شده‌اید

این مورد اصلا خوشایند نیست. گاهی اوقات پیش می‌آید که آثار یک ازدواج به تدریج و البته با آهستگی در طول سال‌ها کمرنگ شده تا کاملا محو شود. به عبارت بهتر کار به جایی می‌رسد که بازگشت عملا غیرممکن باشد. این اتفاق خصوصا در بین افرادی رخ می‌دهد که رد سنین خیلی پایین ازدواج کرده‌اند.

 

شش دلیلی که می‌توان به خاطر آن طلاق گرفت!

 

ساسمن می‌گوید: «شخصیت افراد در گذر زمان تغییر می‌کند و اگر زمانی که قالب شخصیتی محکمی نگرفته باشیم، این احتمال تغییر دوچندان می‌شود. مثلا تیم و همسر سابقش در دوران کالج با هم دوست و در مدتی کوتاه با هم ازدواج کردند. آن‌ها در ابتدای مسیر کامل در کنار هم بودند، اما پس از چند سال به این نتیجه رسیدند که مسیر زندگی هر یک با دیگری فرق دارد. تیم می‌گوید که در ابتدا کاملا غرق در ناراحتی شده بود، اما پس از مدتی به این نتیجه رسید که طلاق تنها راه ممکن برای آن‌ها است.

 

تمام راه‌های ممکن را امتحان کرده‌اید

اگر نزد مشاور رفته‌اید، از افراد خانواده برای مشاوره و گفتگو کمک خواسته‌اید و همچنین از دوستان و افراد مذهبیِ خبره در امر ازدواج نیز کمک گرفته‌اید اما شرایط ازدواجتان همچنان نامساعد است، پس بهتر است تنها به زندگی خود ادامه دهید. به عبارت دیگر، شما تمام کارهای ممکن برای نجات ازدواجتان را انجام داده‌اید!

 

دکتر هومر وینانس می‌گوید: «هنگامی که تصمیم به طلاق گرفتید، باید از اهمیت برقراری رابطه حداقلی با شریکتان آگاه باشید و همزمان بر روی خودتان نیز کار کنید. دلیل این مسئله این است که در آینده دوباره با چنین فردی آشنا نشوید.

منبع: https://www.ana.press/news/616929/%D9%85%D9%87%D9%85-%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%DA%86%DB%8C%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%82%D8%A8%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%B5%D9%85%DB%8C%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%B7%D9%84%D8%A7%D9%82-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%AF

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد