طلاق میتواند بدترین اتفاق در زندگی یک زوج باشد، اما وقتی روی آوردن به این کار اجتناب ناپذیر میشود، بهتر است تکلیف اموال زوجین ازجمله جهیزیه زن مشخص شود. در بیشتر اوقات پس از وقوع اختلاف بین زوجین هر یک از آنها از اهرم های قانونی یا غیرقانونی برای به زانو درآوردن طرف مقابل استفاده میکنند و گاه به جای به کارگیری شیوه های مناسب برای حل اختلاف یا پایان مسالمت آمیز زندگی مشترک با توسل به این اهرم ها برای خود و دیگران ایجاد دردسر میکنند. یکی از این اهرم های فشار، جهیزیه است.
برابر قانون زوجهایی که قصد طلاق و جدایی دارند باید برای رسیدگی به اختلاف خود به دادگاه مراجعه کنند و دادگاه مکلف است موضوع اختلاف آنان را در صورت حل نشدن به 2 داور ارجاع کند. ازجمله مواردی که داوران زن و شوهر باید به آن بپردازند حل مساله جهیزیه است و حتی در صورت صدور گواهی عدم امکان سازش، اجرای صیغه طلاق به پرداخت حقوق شرعی زن ازجمله جهیزیه او موکول میشود.
طبق قانون، شوهر اجازه فروش جهیزیه زن را ندارد زیرا این اموال به زن تعلق دارد و شوهر فقط تا زمان بقای زندگی مشترک حق استفاده از این اموال را دارد نه فروش آنها را. این در حالی است که زن حق دارد این اموال را از زندگی مشترک خارج کند، چون این اموال به او اختصاص دارد و هر مالکی حق هر گونه دخل و تصرف نسبت به اموال خود را دارد، اما گاهی اوقات اتفاق میافتد که برخی از مردان اقدام به فروش جهیزیه همسرانشان میکنند که البته پاسخ قانونگذار به این اقدام غیرقانونی این چنین است: گرچه با فروش این اموال توسط شوهر، او مسوولیت جبران خسارت و برگرداندن عین یا مثل یا قیمت آنها را دارد ولی چون رابطه زمانی بین زوج و زوجه برقرار نیست فروش این اموال از سوی شوهر خیانت در امانت به حساب نمی آید چون صورت برداری اموال و دریافت امضا از زوج در فهرست جهیزیه دلیل بر رابطه امانی بین آن دو نمی کند بلکه فقط برای اثبات مالکیت نسبت به آنها است به طوری که در صورت بروز اختلاف، مورد استناد قرار گیرد. البته فروش این اموال از سوی شوهر میتواند از سوی دادسرا و دادگاه به عنوان فروش مال غیر مورد رسیدگی قرار گیرد.
اگر برابر حکم دادگاه، شوهر با فروش جهیزیه به عنوان فروش مال غیر، محکوم شود علاوه بر مجازات مقرر درخصوص کلاهبرداری مکلف است عین مال یا در صورت نبودن عین مال، مثل یا قیمت آن را به زوجه برگرداند و برای این امر نیازی به ارائه دادخواست حقوقی نیست.
اما اگر زن بخواهد با شکایت کیفری موضوع فروش مال غیر را پیگیری کند باید در دادسرای محل وقوع جرم یعنی دادسرایی که جهیزیه در آن حوزه به فروش رفته شکایت کند و اگر بخواهد با تقدیم دادخواست حقوقی، اقامه دعوی کند باید دادخواست استرداد جهیزیه را در دادگاه محل اقامت زوج طرح و اقامه کند.
اگر زن هنگام طلاق بدون روند قانونی اقدام به انتقال جهیزیه خود نماید، او متهم به سرقت می شود در حالی که اموال متعلق به اوست پس بهتر است قبل از اینکه مشکلی در راستای جهیزیه برای زوجین پیش آید، از لحاظ قانونی استرداد جهیزیه صورت گیرد.
در این مورد زن باید دادخواست استرداد جهیزیه را تنظیم کند تا در این باره تصمیم گیری شود. توصیه می شود هنگام تحویل جهیزیه صورتی از اموال مذکور تهیه و به امضای حاضرین به ویژه شوهر رسد که این امر در سهل نمودن استرداد جهیزیه در دادگاه بسیار اهمیت دارد.
اگر سیاهه ای که توسط شهود امضا شده وجود نداشته باشد در گام بعدی به سراغ فاکتورهایی می رویم که در هنگام خرید جهیزیه صادر شده است. اگر این مورد نیز در دسترس نباشد حل مشکل تا حدودی پیچیده می شود.
دادگاه جلسه ای را برای رسیدگی تعیین می کند و اظهارات طرفین را مورد بررسی قرار می دهد ، اگر ادعای زن مورد قبول شوهر باشد او باید جهیزیه را به زن بازگرداند. در غیر این صورت شهادت شهودی که ذیل استشهاد را امضا نموده اند در نظر گرفته می شود.
این شهود باید به دادگاه مراجعه و مشاهدات خود را بیان کنند. در صورتی که این اظهارات مورد قبول واقع شود حکم به استرداد جهیزیه صادر خواهد شد و چنانچه زوج از اجرای حکم دادگاه امتناع نماید، از طریق اجرای احکام دادگستری اقدام خواهد شد.
هنگام وقوع طلاق آنچه از اموال منقول در زندگی مشترک مورد استفاده اختصاصی زن است به خودش تعلق می گیرد و اموال اختصاصی مرد نیز متعلق به خودش است، اما بحث جهیزیه جداست.
برای بردن جهیزیه بهتر است افرادی در محل حضور داشته باشند تا مشکلی برای آنان پیش نیاید و این روند با کمترین مشکل به پایان برسد. شاید در هنگام استرداد جهیزیه باز هم اتفاقاتی بیفتد که به هیچ عنوان به نفع طرفین نخواهد بود بنابراین چه بهتر که با حضور شاهد همه چیز ختم به خیر شود.
طلاق تلخ است و تلخ تر از آن لجبازی هایی که راه منتهی به زندگی مشترک را ناهموارتر می کند. مشکلاتی که بر سر استرداد جهیزیه وجود دارد ، مشکلات پرداخت نفقه و مهریه ، تلخی که از کشکمش بر سر حضانت فرزند حاصل می شود، اوضاع را لحظه به لحظه سخت تر می کنند.